در دهه های اخیر عدم وجود کانال ارتباطی مدون میان صنعت و مراکز تولید علم و تکنولوژی همواره به عنوان یکی از معضلات اصلی در پیشرفت صنایع در سطح کشورهای در حال توسعه از جمله ایران مطرح بوده است. بررسی وضعیت صنعتی و تحقیقاتی کشور نشان میدهد که رابطه میان دانشگاه و مراکز پژوهشی با صنعت آنطور که باید وجود ندارد. اگرچه ممکن است در برخی موارد یا مقاطع ارتباط منطقی و مناسبی برقرار شده باشد، اما آنچه که برا ی پیشرفت مستمر و موثر و افزایش کارایی عملکردها و ارتقای کیفیت محصولات و خدمات در سطح کشور نیاز است، مستلزم تعریف و تبیین ارتباط منطقی بین این دو نهاد و استقرار و استمرار آن است.
مراکز انتقال تکنولوژی یکی از راهکارهای موثر جهت رفع این معضل بوده است که طی دو دهه اخیر در کشور های توسعه یافته جایگاه خود را بعنوان نهاد واسط بین مراکز تولید علم و صنعت پیدا کرده است. در این گونه مراکز از یک سو به بررسی تکنولوژی موردنیاز صنایع پرداخته می شود و از سوی دیگر با ارائه این نیازها به مراکز علمی و پژوهشی ، طرح های ابتکاری و تکنولوژی های نوین کار شده با استانداردها و نیازهای صنایع انطباق داده می شود و کاربردی می گردد.
درکشور ما لزوم ایجاد و ارائه کارکرد مراکز انتقال تکنولوژی (بخصوص در صنعت نفت) می بایست بطور کامل جدی تلقی شده و در این زمینه اقدامات اجرایی انجام شود که خوشبختانه در یک سال اخیر تلاش هایی جهت تبیین این مراکز شروع گردیده که در صورت نهادینه شدن می تواند نتایج مطلوبی را بدنبال داشته و این از هم گسستگی مراکز تولید تکنولوژی و ایده های نوین با صنایع را تدریجا از میان بردارد.
در این مقاله ضرورت و رویکرد اجرایی این مراکز در صنایع و بطور خاص صنعت نفت مورد بررسی قرار گرفته و با معرفی و تحلیل عملکرد مرکز انتقال تکنولوژی کشور بلاروس بعنوان یکی از کشورهای در حال توسعه و نیز انجمن انتقال تکنولوژی نفت آمریکا، به نقش این مراکز بعنوان یک محرک و تسهیل کننده تأمین تکنولوژی در صنایع پرداخته می شود.
کلمات کلیدی: مرکز انتقال تکنولوژی، صنعت، دانشگاه نفت