مشاوره شغلی خودکارآمدی بر اساس الگوی شناختی-اجتماعی آلبرت بندورا، مبتنی بر محتوای مداخله آموزشی خودکارآمدی بر اساس رویکرد شناختی- اجتماعی بندورا(1998) است، این مداخله در قالب 7 جلسه طراحی شده است. پس از اعلام رضایت از شرکت کنندگان برای شرکت در دوره، آموزش توسط محقق داده خواهد شد، می بایست تلاش کرد که دو گروه به صورت کاملا تصادفی در گروه های آموزش و گواه کاربندی شوند، تعداد گروه های بر اساس نظر محقق می تواند متغییر باشد؛ آموزش از ۷ جلسه گروهی ۲ ساعته تشکیل شده. این برنامه به مدت یک ماه در موقعیت اجرا می شود.
باور فرد درباره قابلیت هایش برای انجام سطوح طرح ریزی شده عملکرد، پیشرفت و مهار رویدادهایی که در زندگی اش تأثیر بسزایی دارند (بندورا، 1998). اطمینان به توانایی های خود در کنترل افکار، احساسات و فعالیت‌هاست. بنابراین بر عملکرد واقعی افراد ، هیجانات و انتخاب افراد و سرانجام میزان تلاشی که شخص صرف یک فعالیت می کند، مؤثر است (یوگورتو، 2013).
باورهای خودکارآمدی مبنایی برای انگیزش انسانی، بهزیستی و پیشرفت شخصی فراهم می کند، به این دلیل که اگر افراد باور داشته باشند که رفتارهای آنها می توانند نتایج یا پیامد های دلخواه را ایجاد کنند، مشوقی برای عمل کردن یا تداوم کار در صورت مقابله با مشکلات دارند. باورهای خودکارآمدی شامل ارزیابی فرد از توانایی هایش است. باورهای افراد نسبت به توانایی شان روی رفتار به شیوه‌های مختلف از جمله انتخاب‌های آنها تأثیر می گذارد و باعث می شود که فرد جریان عمل را دنبال یا قطع کند. امروزه شواهد تجربی زیادی نظر بندورا را تقویت می کنند که باورهای خودکارآمدی عملاً هرجنبه ای از زندگی انسان‌ها را لمس می کند، اینکه انسان‌ها خوشبینانه یا بدبینانه، به‌صورت خود تضعیفی فکر می‌کنند تا چه اندازه آنها خودشان را با انگیزه می کنند، در مواجهه با دشواری ها استقامت به خرج می دهند، همچنین آسیب پذیری آنها به نسبت فشار روانی و افسردگی و ایجاد فرصت‌های زندگی، بستگی به باورهای خودکارآمدی آنها دارد(واسیل و همکاران، 2011) .
