بررسی بیانات رهبری در موضوعهای گوناگون که گاه بدان بنادرست، «منویات» گویند، با انگیزههای جوراجور، بسیار رواج دارد و البته، گاه بنظر میرسد چونان عادتوارهای درآمده است؛ اما باید پرسید: «بررسی بیانات رهبری چه فایده بلکه چه ضرورتی دارد!؟»؛ یعنی چه توقعی از این بیانات هست که متوقف بر آن است که آشکار شود چه انتظاری از رهبری میرود!؟
رسالت و مأموریتهای رهبری در اصل 110ام «قانون اساسی» آمده؛ ولی بنظر میرسد آنان که بیاناتپژوهی میکنند، آنها را وسیعتر میدانند که برخی بحق و برخی برباطل است؛ چراکه رهبری سوای «ولایت فقیه» که برابر اصلاح سال 1368 قانون اساسی، «اجتهاد» برایش کافیست، «مرجع تقلید» بسیاری از شیعیان نیز هستند؛ اما رهبری «متخصص» در همهی حوزهها و موضوعها نیستند و خود نیز چنین مدعایی را ندارند؛ پس نمیتوان و نباید در بیانهای ایشان بدنبال سخنانی تخصصی که «حجت» باشد، در بسیاری از موضوعها بود؛ ولی از آنجا که «علم بومی/اسلامی» در «جنبش نرمافزاری» و «کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی» مطمحنظر ایشان و «جامعه» است و نیز ایشان 1. میراثپژوه و درسخواندهی علوم دینیاند و 2. در میدان حکومتداری حضور دارند، جا دارد بیانهای ایشان را در موضوعهایی که درش تخصصی ندارند، نیز کاوید که شاید برای برپایی نظام بومی/اسلامی دانش در آنها الهامبخش و راهنما باشد! با همین دیدگاه، «اندیشگردون جهادی حرف» در حوزهی «عمران منطقهای»، بیانهای ایشان را در موضوع «گفتمان» و «گفتمانسازی» پژوهیده است که پیشکش اهلش میشود.