برقراری عدالت اجتماعی مستلزم تحقق امنیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، افزایش امید به آینده در مردم و تأمین معاش و حفظ هویت آحاد جامعه است. به این منظور مطالعة وضعیت فقر و تدوین برنامههایی به منظور کنترل کاهش آن از اهمیت بسیار برخوردار است.
در نظامهای اقتصادی مختلف، الگوهایی برای مبارزه با فقر و کاهش آن پیش بینی شده است. الگوی سوسیالیستی، الگوی توسعة انسانی، الگوی کلاسیک و الگوی نئوکلاسیک، همه با سخنهای متفاوتی به پدیدة فقر و راهحل کنترل و کاهش آن پرداختهاند. در ایران تحت تأثیر این الگوها، برنامههای متفاوتی به منظور کاهش فقر و نابرابری مطرح شده و به اجرا گذارده شده است اما هیچ یک تاکنون موفقیت قابلتوجهی نداشتهاند. مقالة حاضر ضمن بررسی این تجارب و نقاط قوت و ضعف آنها ملاحظاتی را در طراحی و اجرای برنامههای کاهش فقر مطرح میکند.
کلیدواژهها: الگوی توسعه، ایران، برنامه چهارم توسعه، توسعه هزاره، فقر