با بررسی روند تدریجی و تکاملی مدیریت امور کارکنان و اداره انسانی در دهههای 1970و1980م به نگرشی برخورد مینمائیم که مقوله فرهنگ را به عنوان عنصر اصلی در مباحث مدیریت منابع انسانی مطرح نمودند. توجه به فرهنگ سازمانی به طور نسبی توسط متخصصان رفتار سازمانی مطرح شد، اما بستر اصلی آنرا باید در مطالعات تجربی سازمان یافت.
یکی از این نوع کارها، ارائه کتاب هنر مدیریت ژاپنی توسط پاسکال و آتوس میباشد. این مطالعه به راز موفقیت ژاپنیها بر مبنای خلق فرهنگ سازمانی قدرتمند که بین کارکنان، مدیران، و کارکنان به تعامل تأکید داشته و ناشی از علایق مشترک در کسب کمال سازمانی میباشد، اشاره دارد.
مطالعه دیگر کتاب در جستجوی کمال «پیترز و واترمن» می باشد. آنان به این نتیجه رسیدند که رهبر نه تنها جنبه های ملموس و منطقی سازمان نظیر ساختار و فنآوری را ایجاد میکند بلکه باید خالق ایدئولوژیها، عقاید، زبان، مراسم و شعائر باشد (سید جوادین، 1381، ص60-61). اهمیت فرهنگ تابد آنجاست که عنوان میکنند موفقیت هر عمل و رفتاری در سازمان بسته به همسویی آن با هنجارهای فرهنگی دارد، در غیر اینصورت محکوم به شکست است، در صورت عدم تطابق و سستی فرهنگ بایستی به تغییر ارزشهای آن همت گمارد. (ممیزاده، 1375، ص74)
این تحقیق بر آن است که با بررسی فرهنگ سازمانی حاکم و شناسایی و شناخت ویژگی های اصلی آن توجه مدیران را به بخش مهمی از سازمان که شامل جنبه های غیررسمی سازمان میباشدجلب نماید تا در برنامه ریزی ها و اداره موثر و کارای سازمان از این عنصر مهم و حیاتی غفلت نشود.
سالهاست که محققان و صاحب نظران در پی شناخت و شنا سایی یک متغیر سیستمی در سازمان بنام فرهنگ سازمانی می باشند. این متغیر به طور حتم در سازمان وجود دارد ولی آن را به راحتی نمیتوان تعریف نمود. اما افراد برای معرفی سازمان از عبارات و اصطلاحات و کلمههای مشابه استفاده میکنند ما این متغیر مهم و اساسی را فرهنگ سازمانی مینامیم. همانگونه که افراد دارای شخصیتهای متفاوت می باشند سازمان ها هم همانند انسان دارای ویژگیهایی است.
که این ویژگیها میتوانند به صورت صمیمی، خلاق، نوآور یا محافظه کار باشند براساس همین ویژگی میتوان نگرشها و رفتارهای کسانی را که درون این سازمانها هستند، پیش بینی نمود.
به بیان دیگر سازمان ها هم فرهنگهایی دارند که بر نوع رفتار اعضاء اثر میگذارد و یا نوع رفتار آنان را تعیین مینماید. اگر چه موضوع فرهنگ و نقش آن در هدایت جوامع از دیر باز مورد توجه جامعهشناسان قرار داشته اما موضوع فرهنگ سازمانی دیدگاهی جدید در عرصه دانش مدیریت است. تحقیق دانشمندان و صاحب نظران روی دلایل شکست و موفقیت سازمانها در طی دهههای گذشته بیانگر نقش عوامل غیر مادی و معنوی در موفقیت این سازمانها بوده است شرکتهای آی. بی. ام. سیرز، جنرال موتورز برای حل مسألهها و مشکلات خود کوشیدهاند تا فرهنگ حاکم بر سازمان را تغییر دهند و بدین وسیله موفقیت شرکت را تضمین نمایند.