یکی از دروسی که داوطلبان آزمون های حقوقی و به خصوص آزمون وکالت با آن دچار مشکل میشوند اصول فقه است؛ درس اصول فقه را باید حداقل سه و سه درصد زد تا بتوان قبول شد، پس درس بسیار مهمی است.
فقه در لغت به معنای فهم دقیق است. زمانی که به غایت و ذات سخنها و گفتار و کردار پی ببریم تفقه صورت گرفته است. فقه با گذشت زمان معنای محدودتری پیدا کرده است چنانکه ابتدا به معنای احکام و دانشهای اسلامی یعنی عقاید و اخلاق و احکام فقه به کار رفته است و بعد از آن فقه باز معنای محدودتری پیدا کرده است و به معنای علم به احکام شرعی فرعی از طریق ادله تفصیلی بکار رفته است.
تعاریف گوناگونی برای اصول فقه ارائه شده است که دربارهٔ آنها اختلاف نظر وجود دارد. محقق خراسانی در تعریف اصول فقه میگوید: «اصول فقه علم به قواعدی که برای بدست آوردن احکام شرعی و فرعی تدارک دیده شده است.»
صاحب کفایه میگوید اصول فقه صناعتی است که به وسیله ان قواعدی شناخته میشود که ممکن است در راه استنباط احکام مورد استفاده قرار گیرند یا از جهت عمل بایستی بر طبق آن عمل کرد. برخی از اصولیان اهل سنت همچون ابو زهره اصول فقه را چنین تعریف کردهاند که این علم درک قواعدی است که برای درک و استنباط فقه بدانها استناد میکنیم.
- توجه : در کنار هر مبحثی تست و پاسخ آن نیز کار شده است.
- جزوه اصول فقه
- ویژه دانشجویان رشته حقوق
- داوطلبین آزمون های حقوقی
مباحث اصلی اصول فقه به چهار بخش تقسیم میشود:
بخش اول: مباحث الفاظ، در این بخش از معانی و ظواهر الفاظ بحث میگردد؛ یعنی مثلاً بحث میشود آیا فعل امر ظاهر در وجوب هست؟
بخش دوم: مباحث عقلیه، در این بخش از لوازم احکام شرعی بحث میشود، به این معنا که آیا بین حکم شرع و عقل ملازمه است؟ آیا وجوب یک عمل مستلزم وجوب مقدمات آن نیز هست؟ و… .
بخش سوم: مباحث حجت، دراین بخش بحث میشود که چه اموری حجیت و دلیلیت بر حکم شرعی دارند و چه اموری دارای چنین امتیاز و اعتباری نیستند. مثلاً قیاس حجت نیست و اثبات میشود که خبر واحد حجت است.
بخش چهارم: مباحث اصول عملیه. بحث در این موضوع است که اگر مجتهد دستش از ادلۀ اجتهادیه کوتاه شد و نتوانست حکم شرعی را از این طریق استنباط کند، باید به اصول عملیه تمسک کرده تا وظیفه مکلف را مشخص و معین میکند.
و در پایان، بحثی در تعادل و تراجیح روایات، مطرح مینمایند.