اینک در اولین بخش از فصل دوم به بیان «تکنولوژی اطلاعات» از وجوه مختلف میپردازیم و در بیان موضوع خواننده را از مبانی و تاریخچه آن به کاربردها و در نهایت روشهای پیاده سازی این تکنولوژی رهنمون خواهیم ساخت.
- تکنولوژی
در مورد مفهوم واقعی تکنولوژی، اتفاق نظر کاملی وجود ندارد. برداشتهای متفاوت از تکنولوژی تحت تاثیــــر منظور و زمینه بررسی تاثیر تکنولوژی در سازمان بوده است. از اینرو تعاریف نظری و عملیاتی متفاوتی از آن بعمل آمده است. همچنین سطوح تجزیه و تحلیل تاثیر تکنولوژی در سازمان نیز متفاوت بوده است. عدهای کل سازمان را به عنوان یک واحد دارای یک تکنولوژی یگانه، وعدهای دیگر، واحدهای سازمان را به عنوان استفادهکنندگان تکنولوژیهای متفاوت، و حتی عدهای دیگر فرد را به عنوان یک واحد تاثیرپذیر از تکنولوژی مورد بررسی قراردادهاند. به همین جهت، تعریف واحدی از تکنولوژی ارائه نشده است.
در هر حال، تکنولوژی عبارتی است که برای هرنوع سازمانی قابل کاربرد است. سازمانها همگی اعم از صنعتی و خدماتی از تکنولوژی استفاده میکنند. همه سازمانها به این منظور به وجود آمدهاند که تغییری را در «شئ» بوجود آورند و ایجاد این تغییر مستلزم داشتن تکنولوژی است. البته شئ مذکور حتما" دارای صورت ظاهری و مادی نخواهد بود بلکه میتواند شامل مواردی مانند اطلاعات، نمادها و حتی افراد نیز باشد. محسوس و ملموس بودن یا نبودن شئ مورد تغییر در سازمان، تاثیری در مفهوم و اهمیت تکنولوژی به طور عام ندارد. به عبارت دیگر در تحلیل تکنولوژی به عنوان عامل مؤثر همانگونه که یک پالایشگاه نفت مورد بررسی قرار میگیرد به همان نحو یک مؤسسه بیمه نیز مورد بررسی قرارمیگیرد (اسکات، 1981 ؛ بدیان، 1984).
تعاریف متعددی از تکنولوژی ارائه شده است که چند مورد آنها عبارتند از:
1- به نظر گلیپس و میلتی تکنولوژی عبارت است از گونهها و الگوهای فعالیت، تجهیزات، مواد، دانش و تجربه مورد استفاده برای انجام وظائف سازمانی (گیرلوف، 1985)..
2- تکنولوژی عبارت است از ابزاری که برای دگرگون کردن «وارده» به «بازده یا ستاده» درهسته عملیاتی بکار می رود.مجموع تکنولوژیهای مورد استفاده سازمان، نظام فنی سازمان را تشکیل میدهند که شامل سه تکنولوژی انسانی، تکنولوژی ماشینی و تکنولوژی روشهای انجام کار میباشد (مینتز برگ، 1371)..
3- تکنولوژی عبارت است از استفاده از ابزارهای فیزیکی و نیروهای فکری برای ایجاد ساختارها، تولید و ارائه کالاها و خدمات، به طوری که کارائی انسان را از طریق درک، سازگاری و کنترل بهتر محیط پیرامونش افزایش دهد.
4- تکنولوژی به دانش و تخصص چگونگی انجام کارها اشاره دارد و شامل نوآوریها، ابداعات، تکنیکها و حد گستردهای از دانش و اطلاعات میشود (کونتزوویهریچ، 1988).
5- تکنولوژی شامل دانش، ابزار، تکنیکها و فعالیتهای مورد استفاده برای تبدیل دادهها به ستادههاست و در بردارنده ماشینآلات، مهارتهای کارکنان و روشهای کاراست (دفت، 1378).
6- تکنولوژی در مطالعات مردمشناسی به ابزاری اشاره دارد که انسانهای نخستین برای حفظ بقای خود به کار میبردهاند. امروز کاربرد تکنولوژی به طور عمده اشاره به اسباب تکنیکی نظیر ماشینها، ابزار و تجهیزات، خودروها، کشتیها، ساختمانها و بزرگراهها دارد (نژی، 1992).
7- تکنولوژی تمامی دانشها، محصولات، ابزار و روشها و سیستمهایی است که به خدمت گرفته میشود تا محصول یا سرویسی ارائه شود. تکنولوژی فرآیند انتقال و تبدیل منابع به محصول از طریق دانش، تجربه، اطلاعات و ابزار است. (خلیل، 2000).
تعاریف فوق اغلب تعاریف نظری میباشند، تعاریف عملیاتی نیز در مورد تکنولوژی ارائه شده است که در مباحث آینده مورد بررسی قرار خواهند گرفت. در اینجا ذکر دو نکته لازم است:
1- تکنولوژیهای مورد استفاده سازمانها بر حسب اینکه مستقیما" در فرآیند تبدیل دخالت داشته باشند یا نه، با یکدیگر تفاوت دارند. تکنولوژی که مستقیما"از آن در فرآیند تبدیل استفاده شده و در تبدیل داده به ستاده نقش اصلی را بازی میکند را «تکنولوژی عملیاتی» مینامند.
تکنولوژی عملیاتی شامل تجهیزات، ماشین آلات و ابزارهایی میگردد که در فرآیند تبدیل داده به ستاده بطور خودکار عمل نموده و جایگزین فعالیتهای انسان میشوند. تکنولوژی دیگر، تکنولوژی است که مستقیما" در فرآیند تبدیل دخالت ندارند، بلکه با فراهم کردن اطلاعات لازم فرآیند تبدیل را تسهیل نموده و بر دقت و کیفیت آن می افزاید. این تکنولوژیها را «تکنولوژی اطلاعات» مینامند.
2- تکنولوژی مورد استفاده بر اساس اینکه در سازمانهای خدماتی و یا صنعتی باشند نیز با هم تفاوت دارند. تفاوت «تکنولوژی خدماتی» با «تکنولوژی صنعتی» درماهیت کالا وخدمت نهفته است. بازده یک موسسه خدماتی ناملموس، فناپذیر، غیرقابل تعویض در مصرف و غیرقابل ذخیره میباشد. از سوی دیگر، سازمانهایخدماتی بعضا" روی افراد کار میکنند و سازمانهای تولید تنها روی اشیا از اینرو تحلیل تکنولوژی برای سازمانهای صنعتی و خدماتی از بعضی ابعاد متفاوت خواهد بود.
در نهایت برای بحث «تکنولوژی» و ارائه قدرت تاثیر آن به این نکته بسنده میکنیم که مهمترین تفاوت عصر حاضر با دوران گذشته در تغییرات سریع و تنوع زیاد تکنولوژی نهفته است. رقابت جهانی نیز موضوع جدیدی است. تکنولوژی درچند دهه اخیر با یک رشد نمایی مواجه بوده و بیش از مجموع رشد آن در چند هزار سال قبل بوده است (پریتچت، 1994).
در هر حال، پیشرفت علمی و فنی دوران حاضر اهمیت تکنولوژی درسازمانها را روز افزون نموده است. تمامی صاحبنظران و محققین به درجات متفاوتی توافق نظر دارند که تکنولوژی بر عملکرد سازمان دارای تاثیر بوده و یکی از عواملی است که نمیتوان در تحلیل عملکرد آنرا نادیده گرفت. امروزه تکنولوژی به عنوان عامل اصلی افزایش بهرهوری تلقی میشود و ورود آن به سازمان باعث تغییر ساختارهای شغلی و نحوه انجام کارها میگردد، نگرشها و رفتار کارکنان را تحت تاثیر قرارمیدهد. این تاثیرات بر کل سازمان نیز موثر بوده و دارای اهمیت حیاتی برای سازمانها میباشد (بدیان 1984).