دنیای امروز از جهات مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و ... در حال تغییر و دگرگونی است. تا اوایل دهه ۱۹۸۰، با توجه به شرکت های نفتی دهه ۱۹۷۰، ظهور ژاپن توانمند و سقوط جدی اقتصادی در غرب، واضح است که بسیاری از سازمان ها نیاز به تحول سریع و بعضا پر جدال برای حفظ بقای خویش داشته اند. در این میان رویکرد جدیدی پا به عرصه گذاشت که رویکرد قبلی کرت لوین را در مورد تغییر مورد انتقاد قرار داد. رویکرد لوین از یک تغییر برنامه ریزی شده تبعیت می کند. ولی رویکرد جدید که رویکرد تعالی فرهنگ سازمانی نام دارد و توسط پیترز و واتر من مطرح شده؛ معتقد است که موفقیت سازمان به دارا بودن فرهنگ قوی و شایسته سازمانی بستگی دارد و سازمانها برای زنده ماندن باید خود را به ایجاد هم افزایی درونی و بیرونی قادر کنند، مدیران باید به ناچار روحیه نوآوری، عمل گرایی و کارآفرینی را از طریق ایجاد فرهنگی قوی و شایسته سازمانی تشویق کنند.
فرهنگ سازمانی به عنوان یک جزء مهم و بنیادی در پیکرة یک سازمان محسوب می شود و به مثابة واقعیتی اجتماعی است که بر مبنای تعاملات بی همتای اعضای سازمان شکل می گیرد. فرهنگ سازمانی در واقع شناختی از سازمان را ارائه می دهد و فرهنگ سازمانی سودمند تأثیر مثبتی در عملکرد کارکنان دارد. در واقع، توسعة فرهنگ سازمانی، احساس هویت و تعهد را تسهیل می کند و نیز ثبات سازمان را بالا می برد.
- مقدمه
- اهمیت فرهنگ سازمانی
- مفهوم فرهنگ سازمانی
- منشاء و چگونگی شکل گیری فرهنگ سازمانی
- انواع فرهنگ سازمانی از دیدگاه کوئین و گارث
- انواع فرهنگ سازمانی از نظر دنیسون
- عوامل موثر بر فضای فرهنگی و جو یک سازمان
- منابع
